دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
واکاوی فرآیند های دیاژنزی سنگ های کربناته سازند باغ ونگ در شمال طبس (خاور ایران مرکزی)
1
22
FA
صفورا
یاسبلاغی شراهی
دانشجوی دکترا، گروه زمینشناسی، دانشگاه لرستان، خرمآباد
sharahisafoora@yahoo.com
بیژن
یوسفی یگانه
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه لرستان، خرمآباد
bizhan.yegane@gmail.com
سکینه
عارفی فرد
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه لرستان، خرمآباد
sarefi@hotmail.com
محمد مهدی
فرهپور
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه لرستان، خرمآباد
mehfarah@gmail.com
10.22084/psj.2020.19790.1217
به منظور شناسایی و درک تاریخچه بعد از رسوبگذاری در سنگهای کربناته سازند باغونگ، دو برش چینهشناسی باغونگ و ششانگشت در شمال طبس (خاور ایران مرکزی ) انتخاب شده است. سازند باغونگ در برش باغونگ به ضخامت 5/58 که مرز زیرین آن با سازند سردر به صورت ناپیوستگی فرسایشی و مرز بالایی آن با سازند جمال تدریجی است. در برش ششانگشت ضخامت این سازند 62 متر که با ناپیوستگی فرسایشی برروی سازند سردر قرار میگیرد و مرز آن با سازند جمال تدریجی میباشد. نمونههای گردآوری شده در دو برش (74 نمونه از برش باغونگ و 70 نمونه از برش ششانگشت) از لحاظ فرآیندهای دیاژنزی مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج مطالعه برشها منجر به شناسایی چندین فرآیند دیاژنزی مانند میکریتی شدن، نوریختی (افزایشی و کاهشی)، سیمانی شدن (سیمان هممحور، برمحور، دروزی، پوئیکیلوتوپیک، هلالهای، آویزهای، همبعد و بلوکی)، فشردگی (مکانیکی و شیمیایی )، انحلال (وابسته به فابریک و غیروابسته به فابریک)، جانشینی (پیریتی شدن، سیلیسی شدن و دولومیتی شدن) و تعیین مدل دیاژنزی شده است. براساس شواهد پتروگرافی، توالی پاراژنتیکی نهشتههای پرمین زیرین در این دو برش در چهار محیط دریایی، آب شیرین، تدفینی و بالاآمدگی تفسیر و طی سه مرحله دیاژنزی یعنی دیاژنز اولیه (ائوژنز) و دیاژنز میانی (مزوژنز) و دیاژنز نهایی (تلوژنز) تعیین شده است.
فرآیندهای دیاژنزی,سازند باغ ونگ,شمال طبس
https://psj.basu.ac.ir/article_3116.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3116_e6d622bb0acf96db12d020aa411acb28.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
کانی شناسی اولیه و شرایط محیطی سازند آقچاگیل بر اساس آنالیز ژئوشیمی عنصری در جنوب شرق حوضة خزر
23
45
FA
بهزاد
سلطانی
دانشجوی دکترا، پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
bsoltani@alumni.ut.ac.ir
بیژن
بیرانوند
استادیار پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
biranvandb69@gmail.com
سید رضا
موسوی حرمی
0000-0002-9788-9237
استاد گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد
moussavi@um.ac.ir
جواد
هنرمند
استادیار پژوهشگاه صنعت نفت، تهران
honarmandj@gmail.com
فرید
طاعتی
ادارة زمینشناسی، شرکت ملی نفت خزر، تهران
ftaati345@gmail.com
10.22084/psj.2020.20493.1227
نهشتههای پلیوسن در شمال ایران شامل واحدهای چینهای چلکن و آقچاگیل از مهمترین عناصر سیستم نفتی در حوضة خزر هستند. واحد چلکن دارای رخسارة قارهای و عمدتاً درشتدانه با سن پلیوسن پیشین- میانی و واحد آقچاگیل شامل رخسارة کربناته- تخریبی سفیدرنگ و سن پلیوسن پسین میباشد. در این مطالعه، سه رخنمون آقبند، سوملی دره و یلی بدراق به عنوان بیشترین ضخامت و قدیمیترین توالیهای ترشیاری در شمال شرقی گنبد کاووس (جنوب شرق حوضة خزر) برداشت شدهاند. هدف اصلی این پژوهش، تعیین کانیشناسی اولیه و تحلیل شرایط محیطی سازند آقچاگیل با استفاده از نتایج ژئوشیمی عنصری در منطقة مورد مطالعه میباشد.<br /> تغییرات مقادیر عناصر اصلی و فرعی نمونههای آهکی سازند آقچاگیل و مقایسة آن با نتایج ارائه شده توسط مطالعات مشابه، بیانگر کانیشناسی اولیة آراگونیتی و کلسیت پرمنیزیم است. تغییرات نمودار Sr/Ca در برابرMn حاکی از وجـود یک سیـستم دیاژنتیکی نیمهبسته در زمان رسوبگذاری سازند آقچاگیل در حوضه میباشد. مقادیر بالای Mn در نـمونههـای گلغالب نـشاندهندة شـرایط نیمهاحیایی و مقدار پایین Mn و میزان بالای Sr در نمونههای دانهغالب برشهای مورد مطالعه بیانگر تأثیر دیاژنز جوی (انحلال زیاد) در حوضة رسوبی میباشند. مقایسة مقادیر عناصر اصلی و فرعی با مقادیر استاندارد و میانگین آنها در حوضههای رسوبی مختلف، بیانگر نیمه بسته بودن حوضة رسوبی در زمان رسوبگذاری سازند آقچاگیل بوده و شوری کمتر حوضه به سمت بالای توالی ناشی از ورود آب شیرین و ارتباط آن با دریاهای باز در برخی از مقاطع زمانی پلیوسن میباشد.
جنوب شرق حوضة خزر,سازند آقچاگیل,ژئوشیمی رسوبی,دیاژنز,محیط رسوبی
https://psj.basu.ac.ir/article_3164.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3164_f2aed784e6840d3789ddc40bc82bbb78.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
تحلیلی بر رخسارههای الکتریکی، واحدهای جریانی و بررسی توان مخزنی سازند میشریف (سنومانین- تورونین) در میدان نفتی اسفند، خلیج فارس
46
64
FA
کیامرث
حسینی
دانشآموخته کارشناسیارشد زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
kiamarshosseini1984@gmail.com
پیمان
رضایی
0000-0002-5148-491X
دانشیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
p.rezaee@hormozgan.ac.ir
سجاد
کاظم شیرودی
دکترا زمینشناسی، شرکت نفت فلات قاره ایران
sajjadkazemshiroudi@gmail.com
10.22084/psj.2020.19710.1214
سازند میشریف یکی از مهمترین مخازن نفتی حوضه خلیجفارس است. در این پژوهش از دادههای تخلخل، تراوایی و لاگهای پتروفیزیکی به ترتیب به منظور تعیین واحدهای جریانی و رخسارههای الکتریکی مخزن میشریف در دو چاه میدان نفتی اسفند استفاده گردیده است. با استفاده از تحلیل دادههای پتروفیزیکی با روش MRGC، سه رخساره الکتریکی (EF) تشخیص داده شد. رخساره EF1 بهترین خصوصیات مخزنی را نشان میدهد و به طور عمده دارای نهشتههای پشته کربناته است، در صورتی که رخساره EF3 با ضعیفترین خصوصیات مخزنی دارای نهشتههای دریای باز و لاگون است. تحلیل دادههای تخلخل- تراوایی نیز منجر به شناسایی 4 واحد هیدرولیکی با استفاده از شاخص FZI گردید. واحد HFU1 با ضعیفترین وضعیت مخزنی به طور عمده با رخسارههای محیط پشته کربناته، لاگون و پهنه جزرومدی مشخص میشود، اما واحد HFU4 با بهترین وضعیت مخزنی دارای رخسارههای محیطهای لاگون، پشته کربناته و دریای باز است. رخساره الکتریکی EF1 معادل واحد جریانی HFU2، HFU3و رخساره الکتریکی EF3 نیز معادل واحد جریانی HFU1 است. همچنین واحد جریانی HFU4 معادل رخساره الکتریکی EF1 و EF2 میباشد. مطالعه توان مخزنی سازند میشریف بر مبنای شاخص RPI نیز نشان از وضعیت پیچیده مخزنی آن دارد. بر مبنای این شاخص، مخزن میشریف در دو چاه تحت بررسی به طور میانگین در رده متوسط و ضعیف قرار میگیرد. فرآیندهای رسوبی و دیاژنزی اثرهای پیچیدهای بر روی توالی مخزن و پارامترهای مخزنی آن داشته است؛ مطالعه رخسارههای الکتریکی در کنار واحدهای جریانی توانایی تفکیک افقهای مخزنی را افزایش میدهد.
رخساره الکتریکی,واحد جریانی,توان مخزنی,سازند میشریف,میدان نفتی اسفند
https://psj.basu.ac.ir/article_3212.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3212_a552d26bb91d035a46487c20ec47d5d7.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
چینه نگاری سنگی، پتروگرافی و زمینشیمی عناصر کمیاب ماسهسنگ های بخش میانی سازند قرمز بالایی در منطقه حمزهلو (شمال باختر زنجان)
65
78
FA
آیسان
قاسملو
دانشجوی کارشناسیارشد زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
a.ghasemlou1989@gmail.com
افشین
زهدی
0000-0001-5447-8809
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
afshin.zohdi@znu.ac.ir
حسین
کوهستانی
دانشیار گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
kouhestani@znu.ac.ir
میر علی اصغر
مختاری
دانشیار گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
amokhtari@znu.ac.ir
10.22084/psj.2020.19230.1206
در این پژوهش، ماسهسنگهای بخش میانی سازند قرمز بالایی در فاصله 70 کیلومتری شمالباختر زنجان مورد مطالعه قرار گرفته است. بخش میانی سازند قرمز بالایی 945 متر ستبرا داشته و به 4 بخش تقسیم میگردد. این بخشها شامل تناوب واحدهای تبخیری و مارنهای سبز با میانلایههای ژیپسدار با ستبرای 300 متر، تناوب مارنهای قرمز با میانلایههای ماسهسنگی قرمز و خاکستری رنگ و میکروکنگلومرا (با فراوانی ناچیز) با ستبرای 355 متر، تناوب مارنهای قرمز و سبز با میانلایههای ماسهسنگی خاکستری و قرمز رنگ با ستبرای 150 متر و تناوب مارنهای سبز- خاکستری با میانلایههای ژیپس با ستبرای 140 متر میباشند. ماسهسنگها عمدتاً دربرگیرنده انواع خُردهسنگهای رسوبی، دگرگونی و آتشفشانی، کوارتزهای عمدتاً تکبلوری با خاموشی مستقیم و به میزان کمتر فلدسپات عمدتاً از نوع ارتوز میباشد و در فضای بین این ذرات، سیمان کربناته و به میزان کمتر ماتریکس شناسایی شده است. ماسهسنگها از نوع فلدسپاتیک لیتآرنایت و به میزان کمتر لیتآرنایت (عمدتاً چرتآرنایت) بوده و بلوغ بافتی، این ماسهسنگها عمدتاً بهصورت نیمهبالغ تا بالغ میباشند. لایههای میکروکنگلومرایی نیز از نظر ترکیب سنگشناسی مشابه با ماسهسنگها بوده و به صورت کنگلومرای خارج سازندی، ارتوکنگلومرا (زمینه کمتر از 15 درصد) و از نوع چند منشأیی تقسیمبندی میشوند. براساس اجزای اصلی تشکیلدهنده و نتایج آنالیزهای ژئوشیمیایی عناصر کمیاب، جایگاه تکتونیکی این ماسهسنگها مناطق برخوردی و کوهزایی با چرخه مجدد است. همچنین با توجه به دادههای بهدست آمده در این تحقیق، سنگ مادر ماسهسنگها بیشتر مربوط به سنگهای آذرین حدواسط تا فلسیک بوده و تحت تأثیر آب و هوای نیمهخشک قرار داشتهاند.
چینه نگاری سنگی,زمینشیمی,جایگاه تکتونیکی,بخش میانی سازند قرمز بالایی,زنجان
https://psj.basu.ac.ir/article_3253.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3253_da1dec2ffd6cfa53f679bb695dda9fe7.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
شواهدی بر غرق شدن پلاتفرم کربناته فارس در ژوراسیک، جنوب ایران
79
94
FA
علی حسین
جلیلیان
استادیار گروه زمینشناسی دانشگاه پیامنور، ایران
jalilian1349@yahoo.com
10.22084/psj.2020.3277
مطالعه چیدمان رخسارهها و محیط رسوبگذاری توالیهای ژوراسیک منطقۀ فارس، گویای تحولات مهمی در تاریخچۀ تکامل این قسمت از حوضهی رسوبی زاگرس از جمله خروج از آب تا غرقشدن پلاتفرم کربناته در آن دوره است. بهمنظور بررسی جنبههای مختلف این رویدادهای زمینشناسی، دو بُرش از نهشتهسنگهای ژوراسیک در کوه گدون و میدان نفتی کوهسیاه از نظر رسوبشناسی، چینهنگاری و چاهنگاری مطالعه شدند. یافتههای این تحقیق نشان داد که توالی رسوبی ژوراسیک زیرین منطقۀ فارس عمدتاً شامل سنگهای کربناته و شیلهایی است که در بخش داخلی یک رمپ هموکلینال نهشته شده است. این توالی به یک افق خاک آهکی (کالکریت) منتهی میشود که همزمان با ناپیوستگی آلنین و خروج پلاتفرم از آب تشکیل شده است. پیشروی دریا و برقراری دوباره پلاتفرم در اوایل ژوراسیک میانی منجر به پوشانده شدن سطح ناپیوستگی با کربناتهای پیراکشندی، شیلهای دریایی عمیق و سنگآهکهای پلاژیک است. پوشانده شدن بدون واسطه نهشتههای پلاتفرمی با رخسارههای دریایی عمیق باژوسین، نشانه افزایش ناگهانی فضای رسوبگذاری و غرقشدن سکوی کربناته فارس است. چنین شرایطی، نتیجه عمیقشدن سریع حوضه ناشی از فرونشینی تکتونیکی همزمان با بالابودن سطح جهانی آب دریاها در باژوسین است. در این زمان، تغییر محیطی بارزی در حوضه زاگرس روی داد که طی آن پلاتفرم وسیع و پیوسته (اپیریک) ژوراسیک پیشین از هم تفکیک و سامانه رسوبی تازهای ایجاد شد. این سامانه متشکل از دریاهای عمیق و پلاتفرمهای کربناته در بین آنها بود و توسعه بیشتر دریاهای باز را نشان میدهد. تشابه محیطرسوبی نهشتههای باژوسین در فارس و حوضه گوتنیا (لرستان و شمال عراق) نشانه گسترش دریاهای عمیق در بیشتر مناطق زاگرس است. با این اوصاف، غرقشدن پلاتفرم کربناته ژوراسیک یک رویداد فراگیر و نقطه عطف در تاریخ رسوبگذاری و تکامل ساختاری زاگرس است که رژیم رسوبی پس از آن کاملاً متفاوت شده است.
غرقشدن پلاتفرم,ژوراسیک,منطقۀ فارس,حوضۀ زاگرس
https://psj.basu.ac.ir/article_3277.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3277_27f4946130767d58fcd268593fbc4c74.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
ریختشناسی، ژئوشیمی و پیدایش تراورتن های وابسته به گسل در تاقدیس آران، آوج، جنوب استان قزوین
95
117
FA
بهروز
رفیعی
دانشیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
behrouzrafiei47@gmail.com
حسن
محسنی
دانشیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
mohseni @basu.ac.ir
سعیده
رحمانی
دانشآموخته دکترا، گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
سمیه
غضنفری
دانشآموخته کارشناسیارشد، گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
10.22084/psj.2020.3367
نهشته تراورتنی بیآب و پلاروان در محل تاقدیس آران، شمال شهرستان آوج و در جنوب استان قزوین قرار دارند. یک برش از توده تراورتنی در حال ساخت پلاروان و دو برش از تراورتن بیآب مورد بررسی قرار گرفت. ریختشناسی نهشتهها در هر دو منطقه از نوع آبشاری بوده که تحت تاثیر گسلهای منطقه قرار دارند. بر پایه ویژگیهای ظاهری چهار لیتوتایپ لامینهای، حباب پوششدار، گیاهی و درختوارهای (دندریتی) در منطقه شناسایی شد. فابریک میکریتی با آلوکمهای پلوئیدی مهمترین فابریک بوده و انحلال و سیمانی شدن از مهمترین فرایندهای دیاژنزی تراورتن در منطقه میباشد. بر پایه یافتههای آزمایش XRD از 5 نمونه تراورتنی منطقه، کلسیت در منطقه بیآب، و کلسیت و آرگونیت در پلاروان کانی اصلی تشکیلدهنده میباشند. کانیهای آواری ایلیت، کلریت و هماتیت نیز به مقدار کمی مشاهده میشود که خاستگاه آنها از لایههای میوسن بالایی و پلـیوسن موجود در زیر توده تراورتن مــیباشد. با تـوجه به یافتههای ICP-OES از 16 نمونه تراورتنی، کلسیم دارای بیشترین غلظت و منیزیم، سدیم، آهن و استرانسیم به مقدار کمتر در نمونههای تراورتن وجود دارند. مقدار این عناصر در تراورتن پلاروان بیشتر از منطقه بیآب است و به حضور سیانوباکتریها، فعال بودن چشمه تراورتنساز و رسوب آراگونیت مرتبط است. یافتههای هیدروژئوشیمی آب چشمهها نشان از عبور آب چشمه از لایههای نمکی در منطقه و نهشته شدن کربنات کلسیم از آب شور میباشد. گسلها و شکستگیها نقش مهمی در نفوذ آب به اعماق بیشتر و تعامل آب با لایههای زیرزمینی منطقه ایفا میکنند. تیپ آب هر دو چشمه از نوع کلرورکلسیک میباشد، این موضوع اختلاط آبهای بیکربناته و آبشور و تبادل کاتیونی معکوس بین آبهای شور و کربنات سنگهای اطراف را نشان میدهد. هدف این پژوهش مقایسه نهشته تراورتنی بیآب و پلاروان در دو سوی تاقدیس آران و نقش محیطرسوبی در تعیین ویژگیهای نهشته تراورتنی میباشد.
تراورتن,لیتوتایپ,هیدروژئوشیمی,منطقه آوج,استان قزوین
https://psj.basu.ac.ir/article_3367.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3367_a2a9cb825849a6651c518059426cdcdd.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
ارزیابی توان هیدروکربن زایی شیل و مارن های بخش میانی سازند داریان در ناحیه دزفول جنوبی، زاگرس، ایران
118
130
FA
علیرضا
رستمی
دانشجوی دکترا، دانشکده علومزمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
al_rostami@sbu.ac.ir
محمدحسین
آدابی
استاد دانشکده علومزمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
m-adabi@sbu.ac.ir
عباس
صادقی
دانشیار دانشکده علومزمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
a.sadeghi@sbu.ac.ir
سید علی
معلمی
مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران، تهران
samoalemi@nioc.ir
10.22084/psj.2020.21507.1236
سازند داریان (سن آپسین) با سنگشناسی بطور عمده آهکی بیشتر بعنوان سازند مخرنی شناخته میشود. این سازند در منطقه دزفول جنوبی به سه بخش پایینی، میانی (زبانه کژدمی) و بالایی تقسیم میشود. سنگشناسی بخش میانی شامل لایههای شیل، مارن و میان لایههای آهکرسی میباشد. تاکنون به ارزیابی توان تولید هیدروکربن این بخش پرداخته نشده است. در این مطالعه نتایج آنالیز راکایول 67 نمونه از لایههای شـیلی و مارنـی بخش میانی سـازند داریـان (سن آپسین) از سه برش سطحی و نه چاه در ناحیه دزفول جنوبی به منظور تعیین نوع کروژن، محتوای TOC و بلوغ حرارتی، مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده مقادیر TOC بخش میانی داریان از 2/0 تا 5/2 درصد وزنی با میانگین 1/1 درصد وزنی است. عمده لایه های انتخابی بویژه در بخش مرکزی و غربی ناحیه از نظر حرارتی بالغ بوده و به پنجره نفتزایی رسیده است نمونههای مطالعه شده دارای کروژن تیپ II تا II/III و III بوده و توان زایش هیدروکربور (پتانسیل متوسط تا عالی) را دارند. بررسی میزان بلوغ حرارتی نمونهها با توجه به پارامتر T<sub>max</sub> در بخش میانی داریان حاکی از آن است که تقریبا تمامی نمونهها وارد پنجره نفتی گردیدهاند ارزیابی نمونههای مطالعه شده نشان میدهد که توان هیدروکربنزایی لایههای شیلی و مارنی بخش میانی داریان (زبانه کژدمی) در یک روند از شرق به غرب افزایش مییابد و این بخش بعنوان سنگ منشاء میتواند نقش مهمی در سیستم نفتی داریان بالائی و و افقهای مخزنی بالاتر داشته باشد.
سازند داریان,نوع کروژن,غنای ماده آلی,بلوغ حرارتی,توان هیدروکربن زایی
https://psj.basu.ac.ir/article_3380.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3380_785dfd6402887763064e868a81c11738.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
ریزرخساره ها، دیرینه بوم شناسی، اجتماعات کربناته و بررسی سطوح مرزی NB، PB با مرز آشکوب های سازند آسماری با استفاده از نرم افزار سیکلولاگ در یک چاه میدان نفتی مارون
131
160
FA
محمد
گودرزی
دانشآموخته کارشناسیارشد، گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد
mohammadgoodarzi45@yahoo.com
حسن
امیری بختیار
شرکت ملی نفت مناطق نفتخیز جنوب، اهواز
hamiribakhtia@gmail.com
محمدرضا
نورایی نژاد
دانشجوی دکترا، دانشکده علومزمین، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
kh.nyraei@gmail.com
یداله
عظام پناه
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علومپایه، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
y.ezampanah@basu.ac.ir
10.22084/psj.2020.21613.1238
در این پژوهش براساس مطالعات پتروگرافی تعداد 12 ریزرخساره متعلق به محیطهای رمپ خارجی، رمپ میانی، شول و رمپ درونی شناسایی گردید و بر مبنای آنها پارامترهای دیرینه بومشناسی بررسی شدند. سازند آسماری در چاه مورد مطالعه در شوری عادی تا فوق شور، محدوده نوری الیگوفوتیک تا یوفوتیک و مواد غذایی در محدوده الیگوتروف تا یوتروف نهشته شده است. در بخشهای عمیق انرژی هیدرودینامیکی پایین، بستر نرم و پایدار بوده و فرامینیفرها دارای پوسته نازک و کشیده و در بخشهای کم عمق رمپ میانی (بخش نزدیک به منشا) و شول انرژی هیدرودینامیکی بالا، بستر سخت و ناپایدار بوده و فرامینفرهای هیالین عدسی و لنزی شکل با دیواره ضخیم و در محیط لاگون فرامینیفرهای پورسلانوز با دیواره ضخیم قرار دارند. حضور فراوان فرامینیفرهای کفزی بزرگ با جلبکهای قرمز کورالیناسهآ و قطعاتی از مرجانها نشانگر آبهای گرم و محیطهای گرمسیری و نیمهگرمسیری در زمان تشکیل سازند آسماری بوده است و فراوانی بالای فرامینیفرهای سطحزی نسبت به درونزی در چاه مورد مطالعه نــشاندهنده یک مـحیط دریایی اکـسیژندار میباشد. همچنین در این پژوهش چهار اجتماع کربناته نانوفر، فورآلگال، رودآلگال و فوارمول شناسایی گردید. در نهایت پس از بررسی و شناسایی سطوح مرزی، چهار سطح مرزی مثبت (PB) و پنج سطح مرزی منفی(NB) شناسایی شد که بعضی از این سطوح مرزی با مرز آشکوبها مطابقت دارد.
میدان نفتی مارون,سازند آسماری,دیرینه بوم شناسی,ریزرخساره ها,سیکلولاگ
https://psj.basu.ac.ir/article_3425.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3425_b504a3c41346cffedfc4c8d3729a0f8a.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
ارزیابی ویژگی های مخزنی سازند آسماری در یک چاه از میدان نفتی مارون واقع در فروافتادگی دزفول شمالی
161
173
FA
زینب
کرمی
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امامخمینی (ره)، قزوین
zeynabkarami4@gmail.com
سعیده
سنماری
دانشیار گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امامخمینی (ره)، قزوین
senemari2004@yahoo.com
بیژن
ملکی
استادیار گروه مهندسی معدن، دانشگاه بینالمللی امامخمینی (ره)، قزوین
malekibijan@yahoo.com
10.22084/psj.2020.21381.1235
میدان نفتی مارون دربخشمیانیپهنهساختاریزاگرسچینخورده،در فروافتادگی دزفول قـرار دارد. دراین مـطالعهبا بهرهگیریاز دادههایزیرسطحی و نرمافزارژئولاگ،زونهای تفکیکی اینتاقدیس مخزنی از لحاظ لیتولوژیکیتعیینشد. در تعیین زونهای مخزنی، فاکتورهایی مانند تخلخل و حجم شیل مدنظر قرار گرفت. بررسیهای پتروفیزیکی با استفاده از کـراسپلاتهای نوترون- چگالی، نوترون - صوتی، چگالی- صوتی وM-N نشان میدهد که در این مخزن لیتولوژی غالب کربناته است. براساس آنالیز دادههای چاهپیمایی و با استفاده از کراسپلات نوترون- چگالی، سازند آسماری از نظر تخلخل از وضعیت مناسبی به ویژه در بخشهای بالایی سازند برخوردار بوده که به همین جهت بخشهای بالایی نسبت به پایینی از کیفیت مخزنی بهتری برخوردار است. همچنین درستی ارزیابی انجام شده در چاه مورد مطالعه با تخلخل محاسبه شده از مغزه از تطابق قابل قبولی برخوردار بود. در مطالعه حاضر میانگین حجم شیل بر اساس لاگ CGR برابر 33/25 درصد است که از این مقدار، بیشترین میزان حجم شیل در قسمت پایینی سازند متمرکز است. از آنجا که هر توالی رسوبی میتواند از یک یا چند زون مخزنی با ویژگیهای لیتولوژی و پتروفیزیکی مخصوص به خود تشکیل شود، لذا 5 زون مخزنی A, B, C, D,E در چاه مورد مطالعه شناسایی شد که در زونبندی توالی رسوبی سنگ مخزن آسماری جای گرفتند. در این مطالعه، زون A مربوط به قسمت بالایی و زون E متعلق به قسمت پایینی از توالی آسماری است. تحلیل دادههای در دسترس، تخلخل مناسب در کل سازند و میزان حجم شیل پایین خصوصاً در زونهای A, B, C, Dبیانگر آن است که تقریباً کل سازند در میدان مارون از استعداد مخزنی مناسبی برخوردار است.
نرم افزار ژئولاگ,اشباع شدگی,تخلخل,زون مخزنی
https://psj.basu.ac.ir/article_3424.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3424_2842587eb6bd2816b92d5f05ad023458.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
ریزرخساره ها، محیط رسوبی و چینه نگاری سکانسی سازند داریان در یکی از میادین خلیج فارس
174
190
FA
محمد
بهره ور
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران
mohammad.bahrevar@ut.ac.ir
حسین
رحیم پور بناب
استاد دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران
rahimpor@ut.ac.irhrahimpor@gmail.com
نجمه
جعفرزاده
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران
najme.jafarzadeh@yahoo.com
10.22084/psj.2020.22274.1248
سازند داریان (شعیبا) به دیرینگی آپتین- آلبین یکی از مخارن مهم نفتی در زاگرس و خلیجفارس به شمار میرود. این سازند در میدان مورد مطالعه قابل تقسیم به چهار بخش کربناته زیرین با لیتولوژی آهک کرم تا تیرهرنگ با وجود حفرات انحلالی، بخش زبانه کژدمی با لیتولوژی مارنی به رنگ خاکستری تیره و بدون ساخت رسوبی، بخش کربناته بالایی آهک به رنگ خاکستری تیره تا روشن و بخش آواریهای راس با لیتولوژی ماسهای سیلتستونی و شیل میباشد. بررسی ریزرخسارههای سازند داریان در این میدان منجر به شناسایی 3 رخساره آواری و 8 رخساره کربناته شد که در 5 کمربند رخسارهای شامل دلتا، رمپ داخلی، رمپ میانی، رمپ خارجی و حوضه ژرف رسوب کردهاند. آنالیز و تفسیر رخسارهای با توجه به فونای موجود در میدان مورد نظر انجام شد که عمدتا نشانگر محیط کمعمق دریایی میباشد. عدم نقطه عطف و تغیبرات یکنواخت در رخسارهها و عدم وجود موجودات ریفساز مانند مرجانها و رودیستها و جایگزین شدن جلبکهای لیتوکودیوم- باسینلا که این موجودات توانایی کمتری در ساختن ریفهای بزرگ دارند، بنابراین این محیطرسوبی به صورت یک رمپ کربناته پیشبینی شد که دارای ریفهای کومهای و پشتهای میباشد. تعداد سه توالی رسوبی ردهی سوم کربناته در میدان مورد مطالعه شناسایی شد این سکانسها به ترتیب در آپتین پیشین، میانی و پسین بر اساس سن نسبی قرار گرفتند. در سکانس اول و سوم مرزهای سکانسی توسط ناپیوستگیها و عوارض مربوط به آنها شناخته میشود و در سکانس دوم پسروی آب و تبدیل شدن رخسارههای حوضهی اینتراشلفی (حوضهی کژدمی) به رخسارههای کم عمقتر قابل تشخیص است. بیشینه سطح غرقابی نیز در این سکانسها توسط بیشترین پیشروی سطح دریا در خشکی و توسط رخسارههای عمیق رمپ خارجی و حوضه و افزایش نسبی در میزان ایزوتوپ کربن و اکسیژن، شناخته میشود. در انتها یک سکانس آواری حاصل از وارد شدن رسوبات تخریبی به حوضه رسوبی شناسایی گردیده است. <strong> </strong>
آپتین- آلبین,رمپ کربناته,چینه نگاری سکانسی,زاگرس
https://psj.basu.ac.ir/article_3493.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3493_2900e5787083c463bdd1d11dee98e769.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
بررسی منشا چشمه شوراب و مکانیسم تشکیل نهشته های میکروبی تراورتن- توفا در گردنه گدوک (جاده فیروزکوه) ایران
191
207
FA
محسن
رنحبران
0000000300445168
استادیار دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران
ranjbaran@khayam.ut.ac.ir
ندا
بشیری
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران
bashiri.neda7592@ut.ac.ir
مهناز
حسین زاده
دانشجوی کارشناسیارشد، دانشکده زمینشناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران
hosseinzadeh.mah@ut.ac.ir
10.22084/psj.2020.20775.1232
چشمه تراورتنساز شوراب در فاصلهی 140 کیلومتری شرق تهران و در ابتدای گردنه گدوک در مرز استانهای تهران و مازندران قراردارد. این چشمه از شکستگیها و زهکشیهای موجود از سازند باروت از تونل قطار منشأ میگیرد. با توجه به زمان تشکیل نهشتهها، دو گروه تفکیک گردید: گروه اول نهشتههای که امروزه در حال تشکیل و شکلگیری هستند و اکثراً دارای رنگهای متنوع بوده و گروه دوم نهشتههای قدیمی و فسیل شده که عمدتاً در مجاورت مسیر راهآهن و در کنار نهشتههای جدید در غرب روستا قرار دارد و بیشتر کرمرنگ میباشد. سن تشکیل این نهشتههای جدید کمتر از صدسال میباشد. مورفولوژی و نهشتههای رسوبی به فرمهای آبشاری و لایهای میباشد. براساس ویژگیهای ظاهری دو لیتوتایپ از نوع 1- تراورتن لامینهای (Laminated travertine) و 2- توفای آهکی یا فریمستون فیتوهرمی (Calcareous Tufa or Framestone phytoherm) شناسایی شد. نتایج پتروگرافی برشهای نازک میکروسکوپی منجر به شناسایی چهار نوع میکروفاسیس شامل: 1- میکروفاسیس باندستون رفتی: Microfacies raft boundstone؛ 2- میکروفاسیس جلبکی؛ 3- میکروفاسیس باندستون لامینه Microfacies Crystalline crusts و 4- میکروفاسیس باندستون بوتهای گردید. انحلال و سیمانی شدن از مهمترین فرآیندهای دیاژنزی توفا و تراورتن در فاسیسهای کربناته منطقه میباشد. بر اساس غلظت یونهای محلول، تیپ آب چشمه شوراب تقریباً خنثی تا کمی قلیایی و از نوع کلرورسدیک میباشد.
لیتوتایپ,گردنه گدوک,چشمه شوراب,تراورتن,توفا,البرز
https://psj.basu.ac.ir/article_3505.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3505_d33adcbac7b69f533324bafc370bb46e.pdf
دانشگاه بوعلی سینا همدان
دوفصلنامه رسوب شناسی کاربردی
2322-147X
2981-0299
8
15
2020
08
22
تأثیر فرایندهای دیاژنزی بر کیفیت مخزنی سازند فهلیان (کرتاسه پیشین) در میدان نفتی اروند، دشت آبادان
208
223
FA
عباس
ده کار
دانشجوی دکترا، گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان
a.dehkar@yahoo.com
ولی احمد
سجادیان
null
بخش مطالعات زمینشناسی، شرکت نفت و گاز اروندان، اهواز
vas1382@yahoo.com
محمد رضا
نورا
0000-0002-0866-0455
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان
noura706@yahoo.com
کاظم
شعبانی گورجی
null
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکده علوم، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان
ksg1354@yahoo.com
عباسعلی
امرایی
null
بخش مطالعات زمینشناسی، شرکت نفت و گاز اروندان، اهواز
amraeeabbas@gmail.com
10.22084/psj.2020.20110.1221
هدف از این تحقیق، بررسی فرایندهای دیاژنزی و تأثیر آن بر کیفیت مخزنی سازند کربناته فهلیان، به سن کرتاسه پیشین در برش زیرسطحی چاه 1 و 2 میدان نفتی اروند واقع در دشت آبادان است که بر پایه مطالعات پتروگرافی و پتروفیزیکی انجام گرفته است و این مطالعه شامل 229 برشنازک سنگی و همچنین نگارههای چاهپیمایی میباشد. بررسی رویدادهای دیاژنزی نشان داد که انـحلال و سیمانشدگی، دولومیتی شدن و میکرایتی شدن، انحلال فشاری و تراکم، رایجترین فرایندهای دیاژنزی موثر بر سازند فهلیان در میدان اروند هستند. از میان فرایندهای یاد شده، سیمانشدگی و تراکم ِفیزیکی باعث از بین رفتن تخلخل و انحلال موجب افزایش آن شده است. استیلولیتی شدن در پارهای موارد به خاطر دولومیتی شدن و انحلال در امتداد آن باعث افزایش کیفیت مخزن و در پارهای موارد به دلیل تمرکز بقایای ناشی از انحلال، باعث ایجاد سدهای تراوایی شده است. مطالعه برش نازک سنگی مطالعه شده نشان میدهد تخلخلها از نوع قالبی، حفرهای بیندانهای و شکستگی است. مطالعات پتروفیزیکی مخزن مورد مطالعه بیانگر رخساره کربناته به همراه میان لایههایی از رخساره شیلی سازند فهلیان است. تخلخل سنگ بین 3 تا 8 درصد و حجم شیل کمتر از 5 درصد بوده، درصد اشباع آب بین 10 تا 40 درصد و سیال موجود در مخزن آب به همراه نفت با درصد اشباع آب بالا میباشد. با توجه به مطالعه ریزرخسارهها، مدل رسوبی ارائه شده، رمپ کربناته است و به دلیل گسترش محدود فرآیندهای دیاژنزی مؤثر در کیفیت مخزنی و حجم گلآهکی متأثر از محیطرسوبی، کیفیت مخزنی سازند فهلیان در میدان اروند، متوسط ارزیابی میشود.
سازند فهلیان,دیاژنز,میدان نفتی اروند,کیفیت مخزنی,کرتاسه پیشین
https://psj.basu.ac.ir/article_3543.html
https://psj.basu.ac.ir/article_3543_36fcd305dc847d892a09a3b5920ece4f.pdf